توصیه توصیه های مفید برای همه
،من چطور می توانم میلیاردر شوم؟”
به همین سادگی.شاید تاکنون ده ها ایمیل و پیغام به همین مضمون دریافت کرده ام!که با یک نسخه و یک قرص می خواهند میلیاردر شوند.گویا میلیاردر شدن یک نقشه گنج دارد که در چند خط می توان نسخه ای برای آن پیچید و همه را میلیاردر کرد.
چندبار در زندگی برای پول درآوردن دنبال فرمولی بوده اید؟ و در مقالات “۵ نکته…” و “چند روش…” ، آستین خود را بالا زده اید تا به نتیجه برسید؟
شاید با خود گفته اید که : “کاش پول درآوردن هم مانند غذا پختن یک دستور تهیه داشت، که با مخلوط چند ماده و مقداری خصوصیت اخلاقی خاص می توانستیم به نتیجه برسیم.”
اما برای آنکه خیالتان را راحت کنم باید عرض کنم برای پول درآوردن باید اصل و منحصر به فرد باشید.
در این مقاله می خواهم جوابی برای این نسخه پیچیدن ها پیدا کنم، نمی دانم تاکنون چندبار شده که سعی کرده اید یک کار را به روش و راه خود ادامه بدهید؟
نسخه ها در شرایط دشوار
برای شروع می خواهم موضوع را با یک مثال آغاز کنم ، یک خط مونتاژ را در یک کارخانه در نظر بگیرید که همه کارگرها سعی می کنند قطعات اتومبیلی را به هم متصل کنند و اگر مدتی آنها را زیر نظر بگیرید متوجه خواهید شد که همه به یک شکل کار می کنند.حال اگر بیاییم و اعلام کنیم که در همان زمان می خواهیم تا تولید را دوبرابر کنیم! آیا روش کارگرها برای انجام کارشان، تغییر می کند؟
باید بدانیم که ، انسان زمانی که در سختی قرار می گیرد همیشه سعی می کند تا خود را با محیط و شرایط پیرامونش هماهنگ کند و در این زمان نیز کارگرها برای رسیدن به حد تولید مورد نیاز ، مطمئنا روش خود را تغییر داده و برای مثال ابزار مونتاژ را از جایی آویزان کرده تا دیگر نیاز نباشد برای یافتن ابزارشان، میزکار را زیرو رو کنند و بدین طریق در زمان صرفه جویی می کنند.
بنابراین با این مثال باید متوجه شده باشید که شرایط است که مستقیما بر روی یک کسب و کار تاثیر می گذارد و “آیس پک” امروزه یک ایده درآمد زا است و پنجاه سال پیش شاید یک شکست واقعی به شما بیایید.
پس برای کسب و کار باید نیازها و شرایط زمان را همیشه مورد توجه قرار دهید و نباید از روش های آماده برای پول درآوردن استفاده کنید.
نسخه ای برای شروع یک کسب و کار
باید بدانید که بهتر است به دنبال راه خود باشید، ممکن است کسی از طریق یک فروشگاه فروش تیله موفق شود و در مقابل ممکن است، سایر کسانی که از او دقیقا تقلید می کنند، با شکست مواجه شوند.چرا؟
قبل از شروع این بحث باید بگویم که ، در اینجا درباره آب باریکه و موفقیت های مقطعی صحبت نمی کنم، درباره بهترین بودن بحث خواهم کرد.
در این مواقع افراد موفق با دیدن یک ایده عالی که به درآمد رسیده است، دو کار را انجام می دهند:
۱ ) به دنبال راهی هستند تا کسب و کار انجام شده را بهینه و مشتری پسندتر کنند ، یعنی در آن کسب و کار موفق بازنگری می کنند، تا اشکالات آن را برطرف و نتیجه بهتری ارائه شود.
زیرا، همان طور که می دانیم هیچ کار و کسبی، بی عیب و نقص نیست و حتی ممکن است شرکتی با موتور جستجویی بهتر از گوگل از راه برسد و به موفقیت دست یابد، همان طور که شبکه اجتماعی گوگل پلاس تا حدودی توانست برتری خود را نسبت به فیس بوک به نمایش بگذارد.
و در نهایت، تنها شرکت های موفق با تلاش شبانه روزی خود برای بهتر شدن می توانند این شکست در رقابت را به عقب بیاندازند.
۲) کسب و کار و ایده ای جدید را به راه می اندازند.
یک مثال قابل لمس برایم در این مورد، انجمن آنلاین “میلیاردرهای اینده ایران” است، ایده این کار اولین بار دو سال پیش به ذهنم رسید و توانستم یک سال قبل آن را عملی کنم، این ایده بسیار جدید بود و در مقابل تلاش و اعتقادم برای برند شدن راه را برایم سخت کردو چون هیچ مرجع یا منبعی برای تقلید نداشتم و تمام ایده ام در یک دفتر کوچک و ذهنم جای داشتند، مجبور شدم که به روش خود همه چیز را حل کنم تا اینکه نتیجه کار برایم بعد از یکسال از تولد انجمن، بسیار دلنشین بود.
حال چگونه می توانید به روش خود یک موضوع را حل کنید؟
روش خود را چگونه بیابیم؟
میلیاردر شدن به روش خود، که در این قسمت از مقاله سعی می کنم تا از آن برایتان بگویم ، راه حلی است که تاکنون از آن در جایی صحبت نکرده ام و در اینجا برای نخستین بار سعی می کنم تا آن را برایتان بازگو کنم.
شاید بسیاری از شما از وجود کودک درونتان باخبر باشید و کتاب “شفای کودک درون” را خوانده باشید.
آیا می دانید که، علاوه بر این کودک درون، درون ما یک “میلیاردر درون” هم وجود دارد. گفتن این جمله که ” همه اگر بخواهیم، می توانیم ثروتمند شویم” کلیشه ای شده است آیا در واقع، این همه فیلم و کتاب درباره قدرت درون ما، ثروتمندان و زندگینامه آنها و تلاش ها و شکست هایشان ، فقط در حد حرف است و ما که در یک پیله باورهای غلطمان زندگی می کنیم نباید انتظار پروانه شدن را داشته باشیم؟
تصور آنکه مانند یک فرد ثروتمند باشید شاید باعث شده باشد که سعی کنید رفتاری مانند او از خود نشان دهید، اما طبق تجربه ام باید بدانید که در بهترین حالت، شما یک کپی برابر اصل از او خواهید شد، در حالی که هنوز هم نتوانسته اید یک جمله طلایی به این دنیا اضافه کنید.
و در تقلید شما تنها یک نسخه بدلی از یک جنس اصل خواهید بود، حالا که قرار است یکبار به دنیا آمده و زندگی کنیم چرا باید با یک تقلید کورکورانه، زندگی خود را به فنا بدهیم شاید خود واقعی شما خیلی بهتر و موثرتر از الگوهایتان باشد.
برای شروع بهتر است از همین اکنون قبل از انجام هر کار تنها یک سوال کوچک از خود بپرسید: “روش من برای انجام این کار چیست؟”
این جمله ساده باعث پیشرفت خلاقیت و افزایش اعتمادبنفس شما می شود و چه بسا دلیلی باشد تا از روزمرگی ها خلاص شوید. گاهی ما انسان ها یک کار را سال ها و بدون فکر انجام می دهیم و تا به خود می آییم و می فهمیم که همیشه یک راه ساده تر و بهتر برای انجام آن کار نیز بوده است که از آن غافل بوده ایم.
نگذاریم سالهای آینده در حسرت یک “ای کاش” فقط منتظر مرگ باشیم!
گاهی تنها لازم است که یک باور غلط را کنار بگذاریم و جور دیگر به موضوعی نگاه کنیم.نگاهی ویژه و کاملا شخصی.
اگر همیشه ، همه کارهایمان را به روش همیشگی انجام دهیم ، مطمئن باشید همان اتفاقات همیشگی رخ خواهد داد و هیچ پیشرفتی حاصل نمی شود اما اگر با تغییر در رفتارمان و مقابله با ترس این تغییر، کنار بیاییم، جاده موفقیت نمایان می شود و در میان تاریکی “چه کنم ها” ، روشنایی “روش من” نمایان می شود و این راه های شخصی برای انجام کار می شود مانند اثر انگشتتان! منحصر به فرد و خاص که نشان دهنده اهداف و خواسته های درونیتان خواهد بود.
تمرین عملی
لطفا برای شروع تمرین عملی؛ چشمان خود را ببندید و تصور کنید که اگر هیچ محدودیتی وجود نداشته باشد، زندگی شما چگونه خواهد بود؟ چگونه زندگی خواهید کرد؟
در محیطی دلخواه که همیشه آرزویش را داشته اید با تمام امکانات و شرایط ایده آل خود را تصور کنید. کم کم با این تمرین ساده، میلیاردر درونتان شکل می گیرد و هویت آن نمایان شود، فقط دقت داشته باشید که حداقل ۲ دقیقه باید بر روی این تصور تمرکز کنید.
این “من ثروتمند ” همان میلیاردر درونتان است که سال ها منتظر است تا شما او را صدا کنید و هر چه برای ثروتمند شدن می خواهید از او بپرسید.
این “میلیاردر درون” روش خودتان را برای حل مشکلات مالی به شما پیشنهاد می دهد.چگونه؟
پس وقت تلف نکنید و کاغذ و قلمی را برداشته و شروع کنید.لازم نیست به خود فشار بیاورید، با آرامش کامل و تصور آنکه تمام ریسمان های محدودیت را پاره کرده اید ، از “میلیاردر درونتان” سوال کنید و منتظر جواب باشید. مانند آنکه با فردی در حال گفتگو هستید، با درونتان ارتباط بر قرار کنید.
شاید این طور شروع کنید:
(من): سلام به میلیاردر درونم، خوبی؟
(میلیاردر درونم) : مرسی، چه عجب یادی از من کردی؟
– می خوام یک مقاله بنویسم و از تو بگم، نظرت چیه؟
– خوبه، بازم بگم! چه عجب یکی یاد ما افتاد!
– نظرت درباره اینکه می خوام میلیاردر بشم چیه؟
– خب، شروع کن، معطل چی هستی؟
– از کجا شروع کنم؟
– از خودت بگو، بنظرت چه توانایی هایی داری که میشه ازش پول درآورد؟
…
بگویید و بشنوید! با خود خلوت کنید.
مطمئن باشید جواب همه سوال ها و نسخه های عجیب در درون شما به یادگار گذاشته شده است.
اگر دنبال راز پیشرفت هستید، نمی خواهد صدها کتاب و فیلم را بگردید، همین میلیاردر درون است که منتظر است بسیاری چیزها را به شما بگوید، فقط باید به او فرصت دهید و اعتماد کنید.
“میلیاردر درونتان” گاهی می شود حس ششم، حس میلیاردریتان که وقتی یک تصمیم مهم اتصادی را می خواهید بگیرید، این بار نه با کاغذ و قلم که در درونتان به حرف می اید و ندا می دهد که ” آی خود عزیزم، این کار را بکن و این ریسک را نکن…”
تا حالا چندبار شنیده اید که می گویند” آدم های پولدار گویا بو می کشند و همیشه در جایی که سودی نهفته است ، به موقع حاضر می شوند؟”
باید گفت بله، بو می کشند زیرا آن ها “میلیاردر درونشان” را از خواب بیدار کرده و به او اعتماد دارند و این حس است که همیشه راهنمای آنها برای پیشرفت اقتصادی است.
وگرنه همه آنها حتما در موقعیتی سخت که نیاز به یک تصمیم سرنوشت ساز بوده است دچار شده اند و با پذیرش ریسک یک کار، دست به عمل زده اند و در بیشتر موارد به موفقیت های باورنکردنی نیز دست پیدا کرده اند و اگر موفقیتی نبوده، حتما تجربه ای در پس آن ناکامی برایشان وجود داشته است زیرا باید بدانیم که همین لحظه ها و شرایط سخت و تصمیماتی که در آن لحظات می گیریم، آینده شما را خواهند ساخت و یک لغزش و تصمیم نابجا گاهی به قیمت تمام زندگی و جوانیتان تمام خواهد شد.
اگر پای صحبت افراد سالخورده بنشینید، متوجه حسرت ها و شادی های نهفته در پس کلامشان خواهید شد و همین تصمیمات کوچک و بزرگ خواهد بود که یک عمر در ذهن و خاطر شما می توانند خانه کنند و حتی عدم موفقیت ها، ترس را میهمان دل شما خواهند کرد.
پس باید با چشمانی باز و اعتماد به درونتان تصمیم بگیرید و مستلزم همه این باورها آن است که شناخت درست و بجایی، به دور از بزرگ نمایی و کوچک نمایی های مرسوم از خود داشته باشیم تا بتوانیم همیشه و در شرایط بحرانی به نتیجه ای درخور دست یابیم.
حتما می دانید که، دقت در زندگی دیگران و استفاده از تجربیات آنها می تواند همیشه زنگ خطرها را برای شما سریعتر به صدا درآورد که در این مطلب، صحبت از آن نمی گنجد.
سخن پایانی
در پایان باید یاد آوری کنم که برای ارتباط با این “میلیاردر درون”، تمرین و تمرین را از یاد نبرید، شاید این میلیاردر کمی بدقلق باشد و بخواهد کمی سربه سر شما بگذارد! و اگر توانستید با این “میلیاردر درون” ارتباط برقرار کنید و یا علاقمند بودید که بدانید دیگران چه نظری درباره این موضوع دارند به آدرس سایت انجمن (http://forum.unc-co.ir) سر بزنید و این گفتگو و تجربیات خود را از این تمرین برایمان و دیگران به اشتراک بگذارید و مطمئن باشید حرف های جدیدی برایتان داریم.
و در نهایت می توان در مقالات بعدی از این تجربیات گفت و بیشتر در این باره صحبت کرد.
عالی بود.