به گزارش توصیه به نقل از بیزینس اینسایدر ؛ یادگیری به نوبۀ خود یک مهارت است. همۀ ما باید بر این مهارت تسلط یابیم، زیرا ابزاری که برای انجام وظایف خود به کار میبریم سال به سال در حال تغییر و تحول هستند. به این منظور، ما یک همهپرسی ترتیب دادیم و این سوال را پرسیدیم که بهترین روشهای یادگیری چه هستند. در اینجا بهترین ایدههای دریافت شده را به همراه نتایج آخرین تحقیقات انجام شده در این زمینه برای شما میآوریم.
برای درک یک مشکل، پنج مرتبه بپرسید “چرا”
در کتابی به اسم “شروع یادگیری”، نویسنده یک تکنیک به نام “پنج چرا” را برای دست یافتن به ریشۀ یک مشکل پیشنهاد میدهد. ایده این است که دلیل اصلی یک مشکل را بدانید – که البته، در اکثر مواقع، نه یک مشکل فنی، که یک مشکل انسانی است. برای اینکه موضوع را بهتر متوجه شوید، از همین کتاب یک مثال برای شما میآوریم:
- یک نسخۀ جدید از نرمافزار شما یک امکان خاص را به کاربران نمیدهد. چرا؟ برای اینکه سرور مشخصی دچار مشکل شده است.
- چرا سرور دچار مشکل شده است؟ زیرا استفادۀ نادرستی از یک بخش نامشخصِ این سرور شده است.
- چرا استفادۀ نادرستی شده است؟ مهندسی که از آن استفاده میکرد طرز استفادۀ صحیح آن را نمیدانست.
- چرا این را نمیدانست؟ زیرا هیچوقت آموزش ندیده بود.
- چرا آموزش ندیده بود؟ زیرا مدیر به تعلیم مهندسان جدید اعتقادی نداشت. زیرا وی و تیمش “بیش از حد درگیر” بودند.
به گفتۀ این نویسنده، اگر که سوال را تا ۵ مرحله جلو ببریم، میتوانیم ببینیم که چطور یک مشکل کاملاً فنی در واقع یک اشتباه مدیریتی انسان است و چگونه میتوان از بروز دوبارۀ آن جلوگیری کرد.
یک رویکرد مثبت داشته باشید
به گفتۀ پروفسور دانشکدۀ تجارت هاروارد، الیسون بروکز، نگرانی از اینکه چیزی را یاد نخواهید گرفت، هدر دادن بیهودۀ نیروی ذهنی شما است. از نظر او “نگرانی مانع این میگردد که به دنبال راهحلهای واقعی و همچنین الگوهای فکری واقعی باشید که جواب را مشخص میکنند.” اما وقتی که احساس خوبی در مورد نتیجۀ کار داشته باشید، ذهن شما بروی فرصتها تمرکز میکند. “بنابراین شما بروی تمام چیزهای خوبی که میتواند اتفاق بیافتد تمرکز میکنید و احتمال اینکه تصمیمات درست گرفته و آنها را عملی کنید بیشتر خواهد بود.”
فقط مطلب را یاد نگیرید، آن را عملی کنید
نظر مدیر بخش فناوری یک شرکت انگلیسی چنین بود: “شما نمیتوانید با مطالعۀ یک کتاب، فوتبال یاد بگیرید و در نهایت نیاز است که پای شما به توپ بخورد. همانطور که نمیتوانید کار با کامپیوتر را از کتاب یاد بگیرید و باید ماوس را در دستان خود بگیرید.”
یک متخصص پیدا کنید و از وی دربارۀ تخصصاش بپرسید
اگر که میخواهید یک مطلب را یاد بگیرید، با یک متخصص صحبت کند که بتواند آن را توضیح دهد. آنها را به نهار دعوت کنید و تمام سوالهای خود را بپرسید. نویسندۀ کتاب “هفتۀ کاری ۴ ساعته” باور دارد که اگر میخواهید یک ورزش را یاد بگیرید، باید با مدالآوران آن ورزش صحبت کنید.
یک همراه برای خود پیدا کنید
شخصی را پیدا کنید که به دنبال همان مهارتی است که شما هستید – مهم نیست این مهارت صخرهنوردی، نواختن ویولون یا آشپزی فرانسوی باشد – و همراه او دورۀ یادگیری را سپری کنید. زمانهای منظمی داشته باشید تا پیشرفت خود را مقایسه کنید و آموختههای خود را به اشتراک بگذارید.
وقتی که متوجه نمیشوید، این موضوع را بگوئید
وقتی که در یک جلسۀ یک مساله را متوجه نمیشوید، جرات کنید و دست خود را بالا ببرید و بپرسید “میبخشید، میتونید دلیل خودتون رو هم توضیح بدید؟” درست است که افراد احمق فکر میکنند که این کار احمقانهای است. اما افراد باهوش این کنجکاوی شما را تحسین خواهند کرد. در کتاب “چگونه یک کتاب را بخوانیم” نویسنده توضیح میدهد که یادگیری بسیار به این ربط دارد که وقتی گیج شدهاید به این موضوع آگاه باشید و در مقابل آن عکسالعمل نشان دهید.
تکرار، تکرار، تکرار
مساله این نیست که تمرین شما را بهترین میکند؛ مساله اینجاست که تمرین باعث میشود سریعتر یاد بگیرید. زیرا وقتی که یک کار را دوباره و دوباره انجام میدهید – به یاد بیاورید که چگونه حروف الفبا را تکرار میکردید – شما ارتباط میان سلولهای مغز خود را قوی میکنید. یک دانشجوی پزشکی اینگونه به ما گفت “تکرار باعث به وجود آمدن یک سیناپسی شرطی میگردد. ذهن انسان انعطافپذیر است و تمرین اجازه میدهد مسیرهای عصبی شما سریعتر عمل کنند. به همین دلیل تکرار در طولانیمدت باعث میشود در لحظه چیزی را به یاد آورید – به همین دلیل است که حروف الفبا و اعداد را میتواند از بر بخوانید. اما تلاش کنید الفبا را برعکس نام ببرید و سختی کار برایتان بیشتر میشود.
تنها ننویسید، بلکه بکشید
دان روآم نویسندهای است که دو کتاب در رابطۀ با تفکر تصویری دارد. او همچنین به شرکتهای مختلف در مورد آن “جنبههای دانش که نمیتوان با کلمات بیان کرد” مشورت میدهد. طبق نظر او کلمات و تصاویر یکدیگر را کامل میکنند. “اغلب بهترین رویکرد برای حل یک مشکل و ایجاد ایدههای مختلف استفاده از ترکیب کلمات و تصاویر است. وقتی که تصاویر را اضافه کنید، شما لایهها و ابعادی از فکر را اضافه میکنید که با کلمات تنها هیچوقت بدست نمیآیند… این روشی است برای اینکه ایدۀ خود را روی کاغذ پیاده کنید، در حالی که هنوز هم ایدۀ شما روان باشد.
مسائل سخت را در شروع روز یاد بگیرید
تحقیقات نشان میدهد که قدرت اراده محدود است. ما بسیاری از آن را در شروع صبح داریم، اما وقتی که تصمیم میگیریم و در مقابل هوسها میایستیم به تدریج ارادۀ ما کاهش مییابد. (به همین دلیل است که خرید کردن شما را از پا میاندازد.) بنابراین اگر که یک زبان، یک ساز یا هر چیز پیچیدۀ دیگری را یاد میگیرید، برنامهریزی کرده تا در ابتدای روز آن را شروع کنید، زیرا بیشترین انرژی ذهنی را در این زمان دارید.
از قانون ۲۰/۸۰ استفاده کنید
قانون ۲۰/۸۰ بیان میکند که شما ۸۰% از آنچه ارزشمند است را از ۲۰% کار بدست میآورید. در تجارت، ۲۰% از فعالیتهای شما به تولید ۸۰% از نتایجی میانجامد که خواستار آنها هستید. شما میتوانید همین آگاهی را در زمینۀ تحقیقات نیز استفاده کنید. در زیر مثالی را از یک دانشجوی انگلیسی میخوانیم:
برای مثال وقتی که یک کتاب را بررسی میکنم، به صفحۀ فهرست آن نگاهی انداخته و یک لیست از ۱ تا ۵ درست میکنم. در این لیست، ۱ مرتبطترین فصل کتاب با نیاز من است. وقتی که در حال دیدن یک فیلم آموزشی هستم، معمولا آن را جلو میزنم تا ببینم که این مهارت یا تکنیک چگونه عملی میشود، سپس به عقب باز میگردم تا اصول و اطلاعات مورد نیاز را دریافت کنم.
این موضوع جواب میدهد، چرا که شروع اکثر فیلمهای آموزشی با شرح موضوع است و اکثر کتابها نیز پر از اطلاعات به درد نخور هستند تا حجم آنها بیشتر شود. بنابراین اگر کمی زرنگ باشید، میتوانید بیشترین اطلاعات را در کمترین زمان ممکن بدست آورید.
گردآوری و تنظیم : گروه موفقیت توصیه
منبع : آلامتو