توماستي و وگلشتاين از مرکز تحقيقات سرطان در دانشگاه جانهاپکينز، دو محققي که اخيرا مطالعهاي پر سروصدا درباره سرطان منتشر کردهاند، در اين مقاله به سوالهايي در اين مورد که «بدشانسي جهشهاي اتفاقي نقش عمدهاي در سرطان بازي ميکند»پاسخ دادهاند.
سرطان شبيه تصادف رانندگي است. ارتباط واضحي بين طول مسير و احتمال تصادف وجود دارد. فارغ از مقصد، هر چه مسير طولانيتر باشد، خطر تصادف بيشتر است. وضعيت جادهاي هم معادل شرايط محيطي است که در ابتلا به سرطان نقش دارد. هر چه شرايط محيطي بدتر باشد، احتمال تصادف هم بيشتر خواهد بود. وضعيت اتومبيل را هم ميتوان استعارهاي از عاملهاي ژنتيکي به ارث برده شده دانست. برخي مشکلات مکانيکي اتومبيل مثل ترمز خراب و لاستيکهاي فرسوده نيز احتمال وقوع تصادف را بالاتر ميبرد. حال طول جاده را در نظر بگيريم، اين موضوع را ميتوان به تقسيمات سلولهاي بنيادي و جهشهاي تصادفي که در مقاله عنوان شده است، ربط داد. حتي اگر جادهها خوب باشند و اتومبيل سالم، باز هم طول جاده نقشي عمده در ميزان احتمال تصادف بازي ميکند. احتمال تصادف در سفري بسيار کوتاه نزديک به صفر است و در جادهاي طولاني بيشتر ميشود. با اين مقايسه تخمين زده ميشود که دوسوم خطرهاي تصادف مربوط به طول مسير است و بقيه به شرايط جاده و اتومبيل بستگي دارد. در مورد سرطان محاسبه کردهايم که دوسوم تغييرات و جهشهاي تصادفي در سلولهاي بنيادي که باعث سرطان ميشوند، طي طول عمر فرد بروز ميکنند در حالي که بقيه خطرها به شرايط محيطي و ژنهاي به ارث برده شده ارتباط دارند. هيچ عامل منفردي باعث ايجاد سرطان نميشود. برخي به اشتباه نتايج مقاله را اينطور تفسير کردهاند که دوسوم سرطانها بهعلت بدشانسي رخ ميدهند. با برگشت به مثال جاده و اتومبيل، نميتوانيم بگوييم که دوسوم تصادفها به دليل طول مسير رخ ميدهند بلکه هر تصادفي بهعلت مجموعه عوامل طول سفر، شرايط جادهاي و وضعيت اتومبيل رخ ميدهد. مانند تصادفها، سرطان نيز با ترکيبي از عوامل مختلف ايجاد ميشود مثلا شرايط محيطي و ژنهاي به ارث برده شده و نيز تغييرات تصادفي «DNA» طي تقسيمات سلولهاي بنيادي که تحتکنترل ما نيست. بهترين راه جلوگيري از ابتلا به سرطان، حذف شرايط محيطي است مثل تغيير شيوه زندگي. به اين نوع پيشگيري، پيشگيري اوليه ميگوييم که ترک سيگار يکي از مثالهاي آن است. راه ديگر، تشخيص به موقع و درمان است تا از مرگومير ناشي از سرطان جلوگيري شود. به اين نوع پيشگيري ثانويه گفته ميشود. اينکه عمدهترين عامل دخيل در ايجاد سرطان تحتکنترل ما نيست، ناخشنودکننده است ولي اين به معني نيست که تحقيقات در زمينه سرطان بايد متوقف شود بلکه برعکس، تحقيقات نشان ميدهد در آينده ميزان بروز سرطان بيشتر خواهد شد به اين علت که ميانگين سن افراد بيشتر شده است و در نتيجه تعداد تقسيمات سلولهاي بنيادي بيشتر خواهد بود. امروزه مطالعه روشهاي پيشگيري اوليه و ثانويه، درمان سرطان و زيستشناسي اين بيماري بيش از پيش مهم بهنظر ميرسد.
از طرفي، اين تحقيق مايه آرامش برخي شده است. ممکن بود تا پيش از اين برخي افراد خود را سرزنش و خيال کنند اگر کار خاصي انجام ميدادند، ميتوانستند از ابتلا به سرطان در اطرافيان يا خودشان، جلوگيري کنند.
اين مطالعه با بررسي اطلاعات مقالههاي علمي در زمينه سرطان، انجام شده. اين دو محقق تعداد تقسيمات کل سلولهاي بنيادي در31 بافت مختلف بدن در طول عمر فرد را محاسبه کردند. وگلشتاين ميگويد: «سرطان به اين علت بروز ميکند که سلولهاي بنيادي طي تقسيم، بهطور تصادفي اشتباههايي را وارد ژنهاي خود ميکنند. هر چه تعداد تقسيمات سلولي و تعداد اين جهشها بيشتر باشد، احتمال سرطاني شدن سلولها بيشتر خواهد بود بنابراين در بافتهايي که تعداد تقسيمات سلولهاي بنيادي بيشتر است، احتمال سرطاني شدن آن بافت نيز بيشتر خواهدبود. مثلا در بافت روده بزرگ سلولها 4 برابر بيشتر از سلولهاي روده کوچک تقسيم ميشوند. همچنين ديده شده است که سرطان روده بزرگ بسيار شايعتر از سرطان روده کوچک است.» نکته جالب اينکه با وارد کردن عامل تعداد تقسيمات سلولهاي بنيادي در محاسبات نتيجه جالبي بهدست آمد. در مورد سرطانهايي که خطر ابتلا به آن بيش از مقدار محاسبه شده بوده، با احتساب تعداد تقسيمات سلولهاي بنيادي به خطر ابتلا با ميزان محاسبه شده جديد برابر است. هر کسي در معرض ابتلا به سرطان است. طي تقسيمات سلولهاي بنيادي و با بدشانسي، ممکن است سلولها به سمت سرطان پيش برود ولي ميتوان با تغيير شيوه زندگي، احتمال ابتلا را افزايش نداد.
گردآوری و تنظیم : گروه سلامت توصیه
منبع : آلامتو
سلام
مطالب مفید و ارزنده ای ارائه دادید استفاده کردیم ممنونم