خیلی از افراد بزرگ و بزرگتر میشوند و با کسب تجربیات بیشتر به این نتیجه میرسند که عشق ورزیشان کمتر و کمتر میشود ، بدون آنکه دلیلش را بدانند . این اتفاق برای شما هم آشناست ؟ نه دلیل اینکه نمیتوانید مثل گذشتهها عاشق باشید :
1. رضایتمندی فوری
ما در جامعهای زندگی میکنیم که به ما یاد داده انتظار رضایت و پاداش فوری را داشته باشیم ، احساس میکنیم دنیا به ما چیزی را که همین الان و همین جا میخواهیم بدهکار است . اما عاشق شدن به زمان و صبر نیاز دارد .چیزی که راحت به دست بیاید معمولا کیفیت پایینی دارد .
2. در دسترس نبودن احساسات و عواطف
شما ترجیح میدهید احساسات درونیتان را با دیگران به اشتراک نگذارید ، شاید از این میترسید که خودتان را در موقعیتی آسیبپذیر قرار دهید بنابراین احساساتتان را مخفی میکنید تا مطمئنتر و موفقتر ظاهر شوید . اینجور شخصیتها ، عاشق شدنشان را به تاخیر میاندازند . وقتی نتوانید خودِ واقعیتان را با کس دیگری سهیم شوید ، نمیتوانید به جایگاه مقدس صمیمیت عمیق ، اعتماد و شریک بودن دست پیدا کنید .
3. فوبیای تعهد و مسئولیت
دلایل ممکن زیادی برای احتیاط و ترس یک نفر از تعهد و پیمان وجود دارد ، شاید به آسیبی در گذشتهها برگردد ، و یا شاید برایشان برنامه ریزی شده که همیشه از ” چیز بهتری ” مراقبت کنند . اگر فهمیدید در جستجویی بی پایان برای فردی زیباتر و جذابتر از آنی که یافتهاید هستید و در هر فرصت ممکنی این جستجو را انجام میدهید ، بدانید که مشکلی وجود دارد . با این رفتار، خطر از دست دادن افراد مناسب و عالی را متحمل میشوید . یاد بگیرید که روی اکنون و اینجا متمرکز شوید نه اینکه در فکر نظریه پردازی برای یافتن فرد دیگری در آینده باشید ، زندگی کوتاه است .
4. غرور و خودخواهی
هیچ اشکالی ندارد که مراقب نیازها و وجود خودتان باشید . اما بخشی از آمادگی برای داشتن یک رابطه این است که پذیرای مراقبت و توجه نسبت به نیازها و خواستههای شخص دیگری نیز باشید ، این یک تعادل شادی بخش است .
5. هویت نادرست
آیا واقعا دلتان میخواهد عاشق شوید ؟ واقعا دوست دارید رابطه برقرار کنید ؟ بسیاری از افراد این تصور اشتباه را دارند که تمام آن چیزی که میخواهند ، یک رابطه عاشقانه و متعهدانه است ، اما هر وقت در آستانه همچین رابطهای قرار میگیرند ، باعث فروپاشی آن رابطه میشوند . گاهی ما تشخیص نمیدهیم که واقعا ترجیح میدهیم تنها باشیم .
6. عدم سازش
شما لیستی خاص از تمام کارهایی که شریک آیندهتان باید انجام دهد دارید و کوتاه هم نمیآیید .این طرز فکر بینهایت بد است و علاوه بر این به طور کل واقع گرایانه نیست . دلیل اینکه نمیتوانید فرد مورد نظرتان را پیدا کنید این است که احتمالا وجود ندارد ! هیچکس کامل نیست و همه ما ایرادهایی داریم . بهجای اینکه روی ویژگیهایی که دوست دارید طرف مقابلتان داشته باشد پافشاری کنید ، روی خصوصیات خوب و مثبتی که دارد متمرکز شوید .
7. زندگی ، دیزنی لند نیست !
همه ما با فیلمهای دیزنی لند بزرگ شدهایم اما زندگی افسانه پریان نیست . توقع نداشته باشید داستان زندگی شما مانند کمدی رمانتیک مگ رایان باشد . عاشق شدن و رابطه برقرار کردن ، بی نهایت پیچیده و حساس است . اما تنها بخشی از تجربیات کلی زندگی میباشد .
8. کامل و بی عیب بودن
روی کره زمین ، چیزی کامل نیست .حتی طبیعت هم عواملی خود تخریبگر در درون خود دارد . انتظار نداشته باشید آدمها کامل باشند یا خودتان هم بیعیب باشید . انسانها اشتباه میکنند و اغلب بهخاطر اشتباهاتی که میکنند قویتر میشوند .
9. هدف محوری
البته هیچ اشکالی ندارد که روی موفقیت حرفهای متمرکز شوید اما این حالت اغلب شما را از توجه به روح و روانتان و نیاز بهعشق غافل میکند .شما باید تعادل برقرار کنید و مطمئن شوید که زمان و فضای احساسی کافی برای ورود عشق به زندگیتان در نظر گرفتهاید . نتیجه ای که به دست خواهید آورد بسیار بزرگتر از جمع کردن پول و یا میزان موفقیت است .
منبع :alamto.com