مقدمهای بر زندگی و مبارزات سیاسی آیتالله طالقانی
آیتالله سید محمود طالقانی در اواخر حكومت سلسله قاجاریه پا به عرصه گیتی نهاد و پس از پشت سر نهادن دوران حكومت پهلوی اول و دوم، و چند ماه بعد از به ثمر رسیدن پیروزی انقلاب اسلامی ایران چشم از جهان فرو بست. (1)
ایشان تحصیلات خود را در علوم دینی در مدارس رضویه و فیضیه تا سال 1317 ادامه داد و بعد از آن در مدرسه سپهسالار به تدریس علوم دین مبادرت ورزید و درسال 1318 به دلیل اعتراض به سیاستهای رضا خانی زندانی شد، ایشان به فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی علاقمند بود به طوری كه پس از شهریور 1320 كانون اسلام را تأسیس نمود و به گفتن تفسیر برای عموم مردم پرداخت و گروههای مختلف از جمله دانشجویان در جلسات تفسیر قرآن ایشان شركت میكردند.(2)
در جریان كودتای 28 مرداد 1332، آیتالله طالقانی به اتهام پنهان كردن شهید نواب صفوی مجددا به زندان افتاد و پس از ترور حسین علاء نواب و دوستانش برای مدتی در منزل آیتالله طالقانی پنهان شدند.(3)
ایشان در سال 1338 به همراه میرزا خلیل كمره در كنفرانس بیتالمقدس شركت نمود و از طرف آیتالله بروجردی برای رساندن پیام ایشان به شیخ شلتوت راهی مصر شد ودر جریان نهضت ملی نفت مبارزات ارزندهای از خود نشان داد و در تهران با روحانیون مدافع نهضت ملی و چهرههایی چون بازرگان همراه نمود و در سال 1340 به جمع بنیانگذاران نهضت آزادی پیوست اما از نظر سیاسی عمیقتر و تندتر از بازرگان و فعالتر و عقیدتیتر بود.(4)
سید محمود به دنبال مبارزات و فعالیتهای سیاسی در سال 1341 همراه نهضتیها برای مدتی به زندان رفت و بار دیگر در سال 1342 پس از قیام 15 خرداد و دستگیر و به ده سال محكوم شد كه در سال 1346 به دنبال عفو عمومی از زندان آزاد شد و علما هم عمل رژیم را در محكوم نمودن ایشان را به باد انتقاد گرفتند و در واقع حضور آیتالله طالقانی در جمع زندانیان نهضت آزادی موجب گردید تا مراجع تقلید به دفاع از آنان بپردازند و اعلامیههایی صادر نمایند. آیتالله طالقانی مسجد هدایت را كانون تبلیغ و ترویج دین كرده و جلسات پرسش و پاسخ به مدت سی سال آن هم به صورت ماهیانه در این مسجد تشكیل میشد و جوانان تحصیلكرده در این جلسات حضور داشتند. (5)
مباحث ایشان عمدتا پیرامون رواج فساد و اخلاق در جامعه، مبارزه با ظلم و ستم و بگیر و ببند رژیم نسبت به افراد آزادیخواه بود. ایشان در خطبه نماز جمعه در مورخه 4/10/47 در خصوص عدم جدایی دین از سیاست چنین بیان نمود: �از اینكه دین را در چند جمله خلاصه كردهایم انتقاد كرده و تأكید كرد كه مسلمانی و دین داشتن، یعنی تعیین سرنوشت، استقرار محیطی امن، آزادی بیان، دخالت در امور زندگی ، دخالت در اقتصاد ، دخالت در بیتالمال مملكت�.(6)
آیتالله طالقانی به سخنرانیهای خود در مسجد هدایت ادامه داد و به همین خاطر از طرف ساواك ممنوعالمنبر شد. با این حال گروههای مختلف طرفدار ایشان بودند كه ساواك مریدان آیتالله طالقانی را به پنج دسته تقسیم نموده است:
1ـ سران نهضت آزادی و جبهه ملی
2ـ دانشجویان و دانشآموزان
3ـ مهندسین انجمن اسلامی
4ـ افراد اداری و فرهنگی
5ـ تجار و بازاریان
سید محمود در سال 1350 بار دیگر دستگیر و تبعید و هیجده ماه بعد به تهران بازگشت و بار دیگر در سال 1354 زندگی و در آبان 1357 به همراه آیتالله منتظری آزاد شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ـ حسب اعتماد امام به ایشان ـ به امامت جمعه تهران منصوب نمود و سرانجام در 19 شهریور 1358 چشم از جهان فرو بست. (7)
اهتمام آیتالله طالقانی به مبارزه با فساد
آیتالله طالقانی از جمله روحانیونی بود که به قول امام خمینی از حبس به حبس دیگر و از رنجی به رنج دیگر در رفت و آمد بود و این حبسها و تبعیدها ناشی از فعالیتها و مبارزات علیه وضع موجود در عصر پهلوی بود.(8) عصری كه فساد سیاسی ـ اجتماعی ، اقتصادی … بر جامعه سایه افكنده بود، به طوری كه یكی از مباحث آیتالله طالقانی مسأله فساد و گسترش بیبند و باری در جامعه بود و در اسناد و مدارك نیز این امر مشهود است. به طوری كه در گزارشهای شهربانی كل كشور و كلانتری 2 تهران طرح چنین مباحثی از سوی آیت الله طالقانی قابل ملاحظه است به طوری كه در گزارشی در خصوص یكی از سخنرانیهای ایشان چنین آمده است:
�اطلاعیه واصله حاكی است …. سید محمود طالقانی و اعظ و پیشنماز مسجد [هدایت] … اظهار داشته كه چرخ مملكت به دست یكی عده میچرخد كه زنبانان حكومت میكند حاكمان عروسكهایی هستند كه در دست زنان قرار دارند و نشریات امروز پر از طلاق ، هنرپیشهها و ستارهها …� (9)
یكی از اقدامات رژیم پهلوی دین ستیزی و سست كردن اعتقادات دینی جوانان بود كه از راههای مختلف چون سینماها، نشریات ، كابارهها، پاركها … صورت می گرفت و آیتآلله طالقانی به عنوان یك عالم و مبلغ دینی به وجود سستی و گرایش جوانان به مراكز فساد پی برده بود خود در سخنرانیهای ایشان به این مسأله اشاره شده و در گزارش دیگر چنین عنوان شده است: �هر كسی بخواهد نفسی بكشد صدایش در گلویش خفه میكنند نظر به اینكه دست استعمار در كار است برای منحرف ساختن استعداد و اجتماع، فیلمهای منحرف كننده را به معرض نمایش میگذارند و اگر روزی صاحب قدرت شوید و توانستید جلوی میگساری و نمایش فیلمهای مضر را بگیرید میتوانید وضع مملكت را درست كنند…�(10)
سید محمود طالقانی در جای دیگر اظاهر داشتن نعمتهای هستی و آنچه در طبیعت وجود دارد برای استفاده مردم میباشد و این در حالی است كه اجتماع جوانان را منحرف نموده و جوانان ما فقط با یك بلیط قانع می باشند كه بروند جلو سینما بایستند و لنگ و پاچه تماشا كنند تو ادارات جز كاغذ سیاه كردن كار دیگر برای ما نمیكنند. (11)
سید محمود در یكی دیگر سخنرانیها خود به تأثیرات تبلیغات رژیم بر روی نسل جوانان در زمینه دین گریزی اشاره نموده است به طوری كه كلانتری 2 تهران در خصوص سخنرانی ایشان در مسجد هدایت در خصوص گسترش فساد در جامعه و به خصوص رجال حاكمه چنین گزارش میدهد:
�محترما به استحضار میرساند … روز 12/12/40 مجلس وعظ در مسجد هدایت برقرار … آقای سید محمود طالقانی … اظهار نمود اگر به جوانان بگویند بروید به مسجد پاسخ میدهند گوش به حرف این وعاظ ندهید این صحبت ها قدیمی شده است. و مدعی متمدن بودن هستند تا با بردن زنهای لخت و عریان به خیابانها خود را متمدن میدانند سپس اضافه نمود یك نفر نخست وزیر كه نتواند جلوی ناموس خود را بگیرد چطور میتوان از او توقع حفظ مملكت و ناموس سایرین را داشت … � (12)
نگاه آیتالله طالقانی رژیم پهلوی به هیأت حاكمه
موضوع دیگر قابل توجه، نگاه آیتالله طالقانی به رژیم پهلوی و هیأت حاكمه … میباشد به طوری كه بر اساس یكی از گزارشهای شهربانی كل كشور ـ اشاره شد ـ سید محمود عملكرد رژیم پهلوی را زیر سؤال برده است و با كنایه شخص اول مملكت را جنایتكار و هوس پرست و حامی دزدان و فاحشه بینالمللی قلمداد كرده است و این در حالی است كه شاه از سوی دیگر از مردم شهادت میگیرد كه این كشور اسلامی است. (13)
حدود یك ماه پس از این سخرانی سید محمود طالقانی دستگیر و بازداشت شد به طوری كه فرماندار تهران و حومه در خصوص توقیف آیتالله طالقانی در یكی از روستاهای رودهن چنین گزارش شده: �پیشگاه اعلیحضرت شاهنشاه بزرگ ارتشتاران : مفتخرا به شرف عرض میرساند امروز سید محمود طالقانی در یكی از آبادیهای شمال رودهن و فرزندش نیز در تهران دستگیر و بازداشت گردید طرح پیشبینی شده اجرا گردیده است�(14)
آیتالله طالقانی در سخنرانی دیگر : تاریخ 5/8/41 كه بیشتر جنبه تبلیغاتی و تحریك مردم را داشته وضع حكومت كنونی را استبدادی تلقی نموده و مردم را به عدم اطاعت تشویق كرد و مردم را به بیداری و مبارزه با بیعدالتی دعوت نموده است.(15)
به دنبال فعالیتهای ایشان كلانتری 28 تجریش ناچار شد طی درخواستی جهت جلوگیری از سخنرانی آیتالله طالقانی در دهه دوم محرم اقدام نماید كه در این درخواست آمده است � …. در مورد سخنان محمود طالقانی واعظ … مجددا نامبرده … سخنان تند و اهانتآمیزی به دستگاه دولت و هیأت حاكمه ایراد نموده …. به استحضار میرساند طبق اطلاع واصله نامبرده خیال دارد در دهه دوم محرم نیز در مسجد همت تجریش سخنرانی نماید كه به نظر میرسد از نظر حفظ حیثیت دولتی به طور حتم از ادامه سخنرانی نامبرده كه موجبات تجری كامل را فراهم نموده است جلوگیری شود�.(16)
هنگامی كه رژیم مبادرت به بازداشت آیتاله طالقانی به همراه مهندس بازرگان و تنی چند از سران نهضت آزادی رفت و آنان را بازداشت كرد جمعی از دانشجویان مسلمان از امام خواستند برای آزادی رهبران نهضت آزادی اقدامی به آورد. امام هم در پاسخ جوانان فرمودند از زندانی بودن آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان افسرده نباشید و تا زندان رفتن نباشد پیروزی هم حاصل نمیشود و هدف بالاتر از آزاد شدن عدهای است كه هدف اسلام و استقلال مملكت و طرد اسراییل و اتحاد كشورهای اسلامی میباشد. (17)
آیتالله در یكی از سخنرانیهای خود در مسجد هدایت ضمن بیان مسائل دینی ، وزیر كشور سابق را احمق و عدهای از وكلای سابق را نیز احمق قلمداد نموده است.(18)
پس از سركوب قیام سال 42 ـ خرداد ـ آیتالله طالقانی به ده سال حبس محكوم شد كه در اسناد موجود علت بازداشت ایشان اقدام بر ضد امنیت داخلی عنوان شده است. زمانی كه آیتالله طالقانی در زندان به سر میبردند شایعه عدم موافقت ایشان با پیشنهاد فرستادگان محمدرضا شاه مبنی بر آزادی مشروط آیتالله طالقانی در زندان پخش شده بود به طوری كه اداره پلیس تهران در خصوص پیشنهاد مذكور چنین گزارشی میدهد: �اطلاع واصله حاكی است سید محمود طالقانی پیشنماز مسجد هدایت … به ده سال زندان محكوم میباشد و طرفداران وی شایع كرده اند كه به امر شاهنشاه آریامهر چند نفر در زندان با سید محمود طالقانی ملاقات و در مورد آزادی مشارالیه شرایطی پیشنهاد نمودهاند لكن با آن موافقت نكرده و حاض نیست با این طریق از زندان آزاد شود�. (19)
البته ایشان پس از چند سال در سال 1346 بر اثر فشار افكار عمومی آزاد شدند كه سپهبد مبصر رییس شهربانی كل كشور در خصوص محكومیت و چگونگی عفو آیتالله طالقانی چنین اعلام میكند:
�نامبرده بالا به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی كشور از طرف اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی به ده سال حبس محكوم و از تاریخ 6/11/41 بازداشت بوده به موجب نامه شماره …. اداره مذكور ، بقیه محكومیتش مشمول عفو ملوكانه روز 3/8/46 از زندان آزاد گردیده …�(20)
سید محمود طالقانی در ادامه مبارزات علیه رژیم شاه و دربار را مورد حمله قرار داده به طوری كه طی یك اعلامیه محمدرضا شاه را خائن و دربار را جاسوس بیگانه كه لانه اسراییل و بهایی است معرفی كرده است. (21)
رژیم ناچار شد كه به ایشان تذكر دهند كه مطالبی خارج از امور مذهبی و خلاف مصالح مملكت ایراد ننماید و در غیر این صورت از عبور مرور ایشان جلوگیری خواهند شد.(22)
آیتالله طالقانی و مسأله نفوذ یهودیان و اسراییل:
آیتالله سید محمود طالقانی در سخنرانیهای خود به نفوذ یهودیان در جامعه ایران اشاره نموده و در گزارشی چنین آمده است : �طبق اطلاع واصله ساعت 21 روز جاری آقای سید محمود طالقانی ضمن سخنرانی … درباره اعمال و خرابكاری یهود اظهار داشته …این مسخره است در یک كشور اسلامی تمام سرمایه ملت در دست این افراد … است� (23) كلانتری 28 تجریش در خصوص سخنرانی سید محمود درباره نفوذ یهود در جامعه ایران چنین گزارش میدهد �… آقای سید محمود طالقانی به منبر رفته … و ضمن سخنرانی به اقلیت یهود در ایران اشاره و شدیدا به آنان حمله نمود اظهار داشته حكومتهایی كه به این طبقه كمك میكند دشمن ملت مسلمان میباشند و اضافه نمود استعمار شكست خورده به صورت صهیونیسم و صهیونیسم به صورت اسراییل و اسراییل به صورت بهاییگری در تام شئون مملكت تجمع كرده و كشور را به زوال و نیستی سوق میدهند و دولت هم اجازه تأسیس سفارتخانه به آنها می دهد ودر مجالس آنان شركت میجوید و حتی دكتر ارسنجانی ـ وزیر كشاورزی ـ مستشاران اسراییلی را برای تقسیم املاك اراضی به ایران میآورد و به آقای دكتر ارسنجانی باید گفت اگر مملكت ما مهندس لایق برای كار نبود چرا از سایر كشورهای اروپایی و آسیایی مستشار نیاوردید و از اسراییل برای كشور مسلمان مستشار آوردید … سپس آیه ای از كلام مجید قرائت و كلمه طاغوت را دیكتاتور معنی و مبارزه علیه دیكتاتوری را جهاد در راه خدا و جز عبادت بیان عبادت بیان كرد…�(24)
واكنش آیتالله طالقانی به نفوذ استعمارگران
سید محمود طالقانی بنابر گزارش ساواك در یكی از اظهارات خود بیان میكند كه شاه ایران دلار از مملكت خارج می كند و در بانكهای خارج میگذارد و در واقع پشتیبان دولت روس و انگلیس و وی را به نحوی استعمارپرست قلمداد میكند و این در حالی است كه مردم می خواهند در مسجد هدایت مراسم ختم برگزار كنند كه دستگاه پلیس مانع آنان میشود و در ادامه اظهار میكند كه پلیس غلط میكند جلوگیری و دخالت نماید.(25)
كلانتری 28 تجریش در خصوص سخنرانی سید محمود در تكیه دزاشیب اعلام كرده كه ایشان ضمن بیانات خود به حضور مستشاران آمریكایی در ایران حمله نموده است … (26)
رییس شهربانی كل كشور در خصوص سخنرانی آیتالله طالقانی گزارش میهد كه ایشان مردم را تحریك و تشویق میكند كه با صدای بلند به ملل اروپایی و آمریكایی بفهمانید ملت ایران طالب حق و حقیقت و آزادی است (27) ….
اعمال محدودیتها:
سرانجام رژیم پهلوی آیت الله طالقانی را به خاطر فعالیتها گسترده طی بخشنامهای جزء وعاظ ممنوعالمنبر قرار داد.(28) و مولوی رییس پلیس تهران هم در خصوص سخنرانی ایشان ـ با وجود اینكه آیتالله طالقانی ممنوعالمنبر بوده ـ چنین گزارش میدهد:
�طبق گزارش منطقه 3 اطلاعاتی ساعت 24 … 18/8/50 آقای سید محمود علایی طالقانی پیشنماز مسجد هدایت به استناد بخشنامه شماره … جزء وعاظ ممنوعالمنبر میباشد ، در مسجد مذكور به منبر رفته … و در حضور عده كثیری كه اكثرا از طبقات جوان و دانشجویان بودهاند مطالبی ایراد نموده است … �(29)
اداره اطلاعات شهربانی هم در مكاتبهای با سازمان اطلاعات و امنیت كشور در خصوص لزوم جلوگیری از سخنرانی ایشان در مسجد فوقالذكر چنین عنوان میكند: �نامبرده بالا كرارا در مسجد هدایت نسبت به مأمورین انتظامی اهانت و مبادرت به ایراد اظهاراتی بر خلاف مصالح مملكت مینماید چون در نظر است از ورود مشارالیه به مسجد جلوگیری شود خواهشمند است دستور فرمایید نظریه آن سازمان را در این مورد به شهربانی كل اعلام دارند�. (30)
ارتشبد نصیری ـ رییس سازمان اطلاعات و امنیت كشور ـ در تاریخ 3/9/ 1350 در خصوص اعمال و رفتار آیتالله طالقانی عنوان میكند كه ایشان از عناصر ناراحت و اخلالگر میباشد كه به كرات مبادرت به فعالیتهای مضره و تحریك افكار عمومی و اقدام علیه امنیت مصالح كشور نمده و دارای سابقه محكومیت نیز میباشد، نصیری در ادامه میگوید با توجه به اینكه تنبیهات مقرره درباره نامبرده مؤثر نبوده و همچنان به رویه ناصواب خود ادامه میدهد لذا وجود ایشان در منطقه تهران موجب اخلال در نظم و سلب آسایش عمومی و ایجاد بلوا و آشوب احتمالی است….(31)
سرانجام برای طرد و تبعید آیتالله طالقانی كمیسیون حفظ امنیت اجتماعی در تهران تشكیل شد و رأی خود را صادر و ایشان را به سه سال اقامت اجباری در شهرتسان زابل محكوم كرد. بعد از محكومیت ، رژیم در صدد بر آمد كه برای جلوگیری از تماس ایشان با هواداران و به گفته ساواك برای ممانعت از تحریكات و تشویش افكار عمومی و عدم آشوب و فعالیتهای خلاف مصالح مملكت محدودیتهایی برای ایشان به عمل آورند و اعمال و رفتار وی را تحت كنترل و مراقبت قرار دهند. (32)
سروان مرادی ـ جانشین رییس شهربانی زابل تلاش نمود كه محل تبعید وی را تغییر دهد و در تاریخ 24/11/1350 در خصوص انتقال آیتالله طالقانی به شهرستان سراوان و دلایل ضرورت این انتقال چنین درخواست مینمود: �محترما پیرو گزارشی … مقام عالی را آگاه میسازم چون شهرستان زابل در مجاورت مرز قرار گرفته و اكثریت مردم زابل اهل تشیع میباشند برای جلوگیری از هر گونه پیشامدی گماردن مأمور مراقبت ضروری به نظر رسید كه به همین نحو عمل شده است استدعا دارد امر و مقرر فرمایید هر چه زودتر نسبت به انتقال وی به شهرستان سراوان كه بیشتر اهالی آن اهل تسنن میباشند اقدام فوری معمول فرمایند� (33)
سرهنگ فرزانه در جواب جانشین رییس شهربانی زابل اعلام میكند كه كمیسیون حفظ امنیت اجتماعی در دفتر فرمانداری تشكیل گردید و تغییر محل ایشان ضروری تشخیص داده نشد و با انتقال وی به سراوان موافقت صورت نگرفت. (34)
آیتالله طالقانی كه به سه سال اقامت اجباری در شهرستان زابل محكوم شده بود پس از مدتی به پرونده ایشان رسیدگی و محل اقامت ایشان به بافت تغییر و میزان محكومیتش هم به یك سال و نیم تقلیل پیدا كرد، در این زمان رژیم محدودیتها را بیشتر نمود و مراقبت از ایشان شدیدتر شد و به غیر بستگان درجه یك، از ارتباط دیگران با آیتالله طالقانی جلوگیری نمودند. (35)
ایشان هنگامی كه به شهرستان بافت تبعید شد و در آنجا سكنی گزید ـ بنابر گزارش ساواك ـ به گردش پرداخته و افكار مسموم خود را به عموم تلقین مینماید و سرلشكر محققی بنابر دستور ساواك اعلام میكند كه اعمال و رفتار ایشان را دقیقا تحت كنترل و تنها بستگان درجه یك حق ملاقات با ایشان را دارند.(36)
پس از مدتی در سال 1352 آیتالله طالقانی از تبعید مرخص میشود و به تهران مراجعت مینماید كه به محض ورود به تهران گروههای مختلف از جمله اعضای مجمع دین و دانش به ملاقات ایشان میروند و در همین سال ساواك ناچار میشود كه اسم ایشان را دوباره جزء وعاظ ممنوعالمنبر قرار دهد.(37)
هنوز مدتی از تبعید و بازگشت آیتالله طالقانی به تهران نگذشته بود در سال 1354 اداره اطلاعات شهربانی كل كشور از تبعید آیتالله طالقانی به طالقان و دستگیری دخترش خبر داد و در خصوص فعالیتهای ضد رژیم و علل دستگیری بدین گونه گزارش میدهد: �برابر اطلاع واصله آقای سید محمود علایی طالقانی (معمم) كه به طالقان تبعید شده بوده اخیرا دستگیر و در زندان میباشد ضمنا دخترش دكتر اقتصاد میباشد به علت فعالیتهای سیاسی دستگیر كه در دادرسی ارتش با یك درجه تخفیف به خاطار داشتن دو بچه به حبس ابد محكوم گردیده است� (38)
هر قدر كه به سال 57 نزدیك میشویم دامنه مبارزات گسترده و كنترلها و مراقبتها توسط مأمورین امنیتی بیشتر میشود و حتی افراد كوچه و بازار را تحت كنترل قرار میدهند به طوری كه پلیس تهران در سال 1355 از زبان یك فرد عادی كه در ساعتسازی مشغول گفتگو میباشد گزارش میدهد كه آقای محمود ذاكری در ساعتسازی آقای محمد رحمانی در بازار تجریش اظهار داشته كه آیتالله طالقانی را به زندان سیاسی اوین انتقال دادهاند.(39)
یكی از اقدامات آیتالله طالقانی در سالهای نزدیك به انقلاب بر پایی تظاهراتها بود، علی الخصوص با فرا رسیدن ماه محرم ـ این اقدامات شدت بیشتری پیدا نمود. و ساواك هم برگزاری چنین تظاهراتها و حركتهایی را به طرف منزل آیتالله طالقانی پیشبینی مینمود. (40) به طوری كه هنگامی كه واقعه هفده شهریور سركوب شد پس از مدتی دستگاههای امنیتی در تاریخ 19/9/57 از برپایی تظاهراتی به مناسبت این واقعه خبر داد كه آیتالله طالقانی در آن تظاهرات حضور داشته و فیلمهایی از آن واقعه به نمایش گذاشته شده است. (16) و در گزارش دیگر آمده است كه آیتالله طالقانی به مبارزه مسلحانه روی آورده و چنین عنوان شده: �اطلاع واصله حاكی است مردم در حوالی فرحآباد ژاله همچنین در منزل آیتالله طالقانی با ارائه كارت پایان خدمت اسلحه دریافت میدارند.(42)
خلاصه اینكه آیتالله طالقانی از راههای مختلف برای تضعیف و سرنگونی رژیم پهلوی استفاده نمود و به خاطر این مبارزات سالها تحت تعقیب و بازداشت و تبعید به سر میبرد در پایان در بررسی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نباید از نقش بهشتیها، مطهریها، طالقانیها … در به ثمر رساندن این انقلاب غفلت نموده و یا اینکه سهم آنان را در این پیروزی كم رنگ جلو داد.